4- كارهایی كه به هیچ وجه امكان وقوع ندارد نه با علل طبیعی و نه با علل ماوراء طبیعی مانند اجتماع دو چیز نقیض، بودن و نبودن یك چیز در یك زمان و با شرایط و نسبتهاب مساوی، پنج شدن حاصل ضرب 2 در 2 و...این قسم برخلاف سه قسم اول محال ذاتی است با توجه به این كارها معلوم میشود كه قدرت هر چه هم زیاد باشد و یا مانند قدرت خدا بی پایان باشد بالاخره به كاری تعلق میگیرد كه انجام آن محال ذاتی نباشد، یعنی از سه قسم اول باشد نه چهارم بنابراین در قسم چهارم كار قابلیت انجام شدن ندارد و قصور و نارسایی در آفریننده و انجام دهنده نیست بلكه در آن كار است. پس در پرسشهای بالا در یك كلمه میتوان گفت همه آنها چون محال ذاتی هستند انجام آن ممكن نیست و قدرت به آن تعلق نمیگیرد و اصولاً نه پاسخ مثبت از این پرسشها صحیح است و نه پاسخ منفی زیرا لازمه پرسش اول این است كه آن موجود هم مخلوق باشد و هم نباشد، اگر بخواهد مانند خدا باشد باید مخلوق نباشد در صورتی كه ارگ خدا او را خلق كند مخلوق خواهد بود لازمه پرسش دوم این است كه تخم مرغ در یك زمان هم كوچك باشد و هم بزرگ و جهان خلقت در یك زمان بزرگ باشد و هم كوچك زیرا باید تخم مرغ از این جهان بزرگتر باشد تا جهان در آن جا بگیرد با اینكه فرض كردیم تخم مرغ باید به همان كوچكی باقی بماند پس به مراتب باید از جهان كوچكتر باشد پس هم باید كوچك باشد هم بزرگ و لازمه چنین فرضی اجتماع در چیز نقیض است.
لازمه پرسش سوم هم عجز خداوند نیست بلكه لازمهاش این است كه آن موجود هم ممكن الوجود و مخلوق باشد كه فناپذیری و قابل نیستی بودن را در پی خواهد داشت. از طرفی چون قابل فنا و نیستی نیست پس ممكن نیست پس باز این امر مستلزم اجتماع نقیض و محال است.[1]در پرسش چهارم نیز مفهوم «سنگی كه خداوند قادر به بلند كردن آن نباشد». تناقض درونی دارد، در این صورت آفریدن چنین سنگی منطقاً محال است.[2]
[1] استاد جعفر سبحاني، الهيات و معارف اسلامي، قم، شفق، اول، ص 128-130، استاد جعفر سبحاني، شناخت صفات خدا، تهران، كتابخانه صدر، 25-31 و ر.ك: آموزش عقايد استاد محمدتقي مصباح سازمان تبليغات اسلامي تهران، 1370، هفتم ج 1-2 ص 99 و آموزش فلسفه استاد محمدتقي مصباح يزدي سازمان تبليغات اسلامي 1365، اول، ج 2، ص 382-383، و سعيد مهر محمد، آموزش كلام اسلامي، طه، 1377، قم، ج 1، ص 240-242.
[2] . مايكل پترسون و ديگران، عقل و اعتقاد ديني، ترجمه: احمد نراقي و ابراهيم سلطاني انتشارات طرح نو، تهران، 1379، چاپ سوم، ص 127